دستش گرم بود، در را که بست بازى را شروع کردم، همان جا توى هال روى زمین نشستم و چادر سفید را تا روى ابروهایم کشیدم.
«به خانه بخت خوش آمدى»
چیزى نگفتم و به اطراف نگاه کردم، خانه بزرگى بود، ظاهراً سه اتاق خواب داشت.
خانم دکتر محمدجانى هم استاد فلسفه است و هم اهل داستان. این زن مرموز که در کلاسهاى فلسفهاش جدیتى غریب دارد، در بعدازظهرهاى جلسههاى داستان انسانى دیگر است: مهربان و صمیمى. و آیا همین نمیتواند دلیلى باشد براىی گلبانو بودن او؟ زنى که خواسته و ناخواسته در دشوارترین وقایع تاریخ معاصرمان نقشآفرینانه حضور داشته و با این همه بازیگرى بوده است در دست مردانى بازیگردان؛ مردانى که هر یک بنابه هواى خود حضورش را نقش و نام بخشیدهاند.
| گروه سنی | بزرگسال |
| نوع جلد | شومیز |
| قطع کتاب | رقعی |
| تعداد صفحات | 292 |
| سال چاپ | 1394 |
| تعداد چاپ | 10 |
| وزن | 0.332کیلو گرم |
| شابک | ISBN | 116412 |
نظری وجود ندارد